وقتی این کتاب را مطالعه کنید خواهد دانست تا چه حد درس زندگی و کامیابی در خود دارد و تا چه میزان روایت متفاوتی از موفقیت و توانگری ارائه می دهد و با گذشت نزدیک به صد سال از انتشار آن، این متفاوت بودن همچنان به چشم می آید و تاثیرگذار است. این کتاب در طول صد سال گذشته با نسل های مختلف ارتباط برقرار کرده و برای شان راه گشا بوده است. چه آن نسلی که در فاصله ی دو جنگ جهانی با این کتاب آشنا شد و در میانه ی رکود بزرگ اقتصادی از آن به عنوان بلد راه، یاری گرفت و چه نسل هایی که بعد از آن آمده اند و در عصر تکنولوژی های رنگارنگ که تا به امروز ادامه دارد، زبان و منطق آن را مصداق امروز خود دانستند و از آن، طریق کامیابی مالی یافتند. خودِ کتاب هم با زمان و زبان روایتی که برای خود برگزیده، بر ازلی بودن محتوای خود تاکید دارد. «جورج اس. کلاس» در این کتاب سراغ دوره ای تاریخی در سیاره ی زمین رفته که بس دور به نظر می رسد. اما نویسنده با این انتخاب نشان داده قوانین حاکم بر توانگری مالی، زمان و دوره نمی شناسد و با به کار بستن اصول ابدی آن ها می توان بهنرین ها را رقم زد. حتی تحولات اقتصادی و مالی جهانی که به خصوص از پنجاه سال پیش آغاز شد، نتوانسته محتوای غنی کتاب را کهنه و ناکارآمد کند.
آثار نویسندگان جدید نشان می دهد تا چه حد رویکرد محتوایی کتاب های موفقیت مالی چند دهه اخیر بر اساس این اثر نوشته شده اند. در واقع هر کدام از این کتاب هامحتوای ثروتمندترین مرد بابل را با روایتی متفاوت و به روز شده اراده داده اند. اما کتاب ثروتمندترین مرد بابل از جنبه های دیگر هم قابل بررسی است. کتاب های بسیاری در حوزه ی موفقیت بوده اند که برای انتقال محتوای خود به مخاطب از رویکرد داستانی استفاده کرده اند. اما اهل فن می دانند تا چه حد داستان های به کار رفته در این کتاب ها جذابیت های داستانگویی ندارند و غلبه ی آموزش بر شاخ و برگ های کنجکاوبرانگیز داستانی در آن ها به شکل پررنگی در آن ها دیده می شود. اما حسابِ کتاب ثروتمندترین مرد بابل از آن ها جداست.کتاب از آنجا که روایت خود را به دوران باستان برده، از همان ساختار روایتی استفاده می کند که شاید سرآمدترینش در این گونه داستان های هزار و یک شب باشد. داستان هایی که از یک موقعیت ساده شروع می شوند و به دور دست ها می روند و شخصیت های مختلفی را داخل قصه می کنند و در پایان این هزار تو، نکته ی پندآموز نویسنده عیان می شود و مخاطب را به نتیجه می رساند که نویسنده در نظر دارد، ثروتمندترین مرد بابل هم از همین روش برای جذاب کردن محتوای خود استفاده کرده است و نتیجه، اثرگذاری این کتاب در یک قرن اخیر است.
آبادانی و سعادت کشورها به موفقیت مالی تک تک افراد آن وابسته است. این کتاب، مخصوص موفقیت فردی هر کدام از ماست. آمادگی مناسب، کلید موفقیت ما محسوب می شود. این کتاب در یازده فصل، راه حل هایی برای بهبود وضعیت مالی ارائه می دهد و راهنمای درک مالی نام گرفته است. در حقیت هدف از این کتاب این است که به افرادی که رویای موفقیت مالی را در سر می پرورانند، بینشی ارائه دهد که در کسب پول، حفظ پول و به دست آوردن پول بیش تر از موجودی مازاد درآمدشان به آن ها کمک کند.
در این کتاب به بابل خواهیم رفت، جایی که مهد اصول اولیه ی امور مالی که حالا در سراسر جهان شناخته شده است و به کار گرفته می شود، در آن پرورش پیدا کرد. نویسنده بابل به این دلیل به ثروتمندترین شهر دنیای کهن تبدیل شد که شهروندانش ثروتمندترین مردم زمانه ی خویش بودند. آنان ارزش پول را درک می کردند. برای به دست آوردن پول، حفظ پول و کسب پول بیش تر از آن پول، اصول مالی مناسبی به کار می گرفتند. آنان چیزی برای خود فراهم کردند که همی ما آرزویش را داریم و آن درآمدی برای آینده است.
نویسنده در این کتاب در یازده فصل ابتدا شرح کوتاهی از تاریخ بابل می گوید و سپس فکر و ایده مردم آنجا را بیان می کند و مرد ثروتمند بابل را معرفی می کند. هفت راه برای بهبود وضعیت مالی ارائه می کند و در طی داستان شما را با نکات آموزشی و قانون های طلایی آشنا می کند. بابلیها در یک فلات معتدل و سرسبز زندگی نمی گردند، بلکه در میان بیابانی لمیزرع، بدون هیچ کوه، معدن و حتی بارش کافی باران، زندگی میکردند. تنها نقطه قوت آنها رود فرات بود. با این حال، آن ها راه سعادت و پیشرفت را یافتند و بسیار پیشرفت کردند و ثروتمند شدند. حالت داستان گونه کتاب باعث می شود شما خسته نشوید! و از خواندن لذت ببرید..
گزیده ای از کتاب
جواب دادم: «پدر این آرزوی قلبی من است».
«پس به تو توصیه می کنم کاری را انجام دهی که من باید در جوانی و وقتی به سن و سال تو بودم، انجام می دادم. از درآمدی که کسب می کنی، یک دهمش را برای سرمایه گذاری های مفید کنار بگذار. به این ترتیب می توانی وقتی به سن من می رسی با این یک دهم درآمدت و درآمد به دست آمد از سود آن، ثروتی ارزشمند گرد آورده باشی.»
ای پدر، سخنانت خردمندانه است و من عمیقا آرزومند کسب ثروتم. ولی درآمد من مصارف زیادی دارد و به همین خاطر در عمل کردن به توصیه ی تو تردید می کنم. من جوانم و زمان زیادی در اختیار دارم.»
«من هم در سن و سال تو همین ذهنیت را داشتم و حالا نگاه کن که سال ها گذشته است و هنوز حتی کار را شروع نکرده ام.»
«پدر ما در زمانه ی متفاوتی زندگی می کنیم. من اشتباهات تو را تکرار نخواهم کرد.»
«پسرم، بخت و اقبال در چند قدمی تو قرار دارد و فرصتی برای ثروتمند شدن به تو ارائه می دهد. عاجزانه از تو می خواهم از این کار درنگ نکنی. فردا سراغ پسر دوست من برو و با او مذاکره کن تا ده درصد از درآمدت را در این کار سرمایه گذاری کنی. عجله کن و وفردا به دیدنش برو. فرصت برای هیچ کس درنگ نمی کند. امروز در دسترس است و خیلی زود از دست می رود. پس درنگ جایز نیست!»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.