کتاب هایی هستند که ویژگی بین نسلی دارند. چنان نوشته شده اند که هر نسل به تناسب شرایطش می تواند از آن ها استفاده کند و راه بجوید و به کامیابی برسد. ناپلئون هیل با کتاب تاریخ ساز «بیندیشید و ثروتمند شوید» قدم به این وادی گذاشته است و در زمره ی بزرگ ترین متفکران سده ی بیستم جهان قرار گرفته است. در کارنامه ی فکری قرن بیستم، اندیشمندان زیادی از شرق و غرب به چشم می خورند، اما در این میان ناپلئون هیل با اندیشه ی متفاوتش جلوه ای دیگر از راه حل های اجتماعی برای تحول را پیش کشیده است؛ چنان که بعد از او در سراسر گیتی، مدرسان، کارآفرینان و بازریابان بی شماری، مروج اندیشه ای او هستند و با اتکا به بنیان های فکری اش، روزگار مردمان عصر خویش را بهبود می بخشند و سرمنشا تحولات خلاقانه در جهت بهروزی بشر می شوند.
در دنیای امروز تحول فردی و سازمانی می توان رد پای دو رویکرد را شناسایی کرد.
در رویکرد اول که از ان می توان به عنوان رویکرد مدرسانی همچون وین دایر یاد کرد؛ عناصر غیرفیزیکی و فکری مقوله ی کامیابی و تحقق اهداف، غالب است و راه کارهایی را ارائه می شود، باید با گوش دل شنید و احساس را در کار اورد و آن ها را به کار بست.
رویکرد دیگر که می توان به آن لقب رویکرد آنتونی رابینز داد، بیش تر در پی ارائه ی راه کارهایی ملموس و فیزیکی است که عموم مخاطبان را در بر می گیرد و برای فهم آن باید عقل و منطق را به کار انداخت تا آن را به درستی فهمید.
اما نکته جالب این است که در کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» هر دو این رویکردهای عمده در اموزش تحول فردی و سازمانی وجود دارد و از این جهت می توان این کتاب را سرچشمه ی تمام اندیشه هایی دانست که امروز در سراسر جهان برای رسیدن به موفقیت و تحقق رویاها تجویز می شوند.
هیل در عصر صنعت و کارخانه های هکتاری از اصالت اندیشه و ایده در خلق ثروت سخن گفت و هر چند امروز چنین سخنی بدیهی به نظر می رسد؛ اما در آن روزگار رویکرد بسیار متفاوت و نوآوری به شمار می آید.
ناپلئون هیل «بیندیشید و ثروتمند شوید» را در سال 1937 منتشر کرده است. این تاریخ از دو جنبه قابل توجه است.
نخست ان که کتاب در پنجاه و چهار سالگی نویسنده عرضه شده است. سنی که اوج پختگی یک متفکر است و جمع بندی نگاه او نسبت به دنیای پیرامونش را می توان در آن دید.
هیل گفته این کتاب را در تاثیر گرفتن مستقیم از اندرو کارنگی، یکی از ثروتمندترین مردان جهان در قرن بیستم، نوشته است. چندان که کارنگی در دیدارهایی که با او داشته، از او خواسته است که رازش را روی مردم مختلفی که شرایط گوناگون شکست و کامیابی را تجربه کرده اند، بیازماید و سپس، آن را در قالب کتابی ماندگار به انتشار برساند.
هیل بیش از دو دهه زندگی و جوانی خود را صرف این تحقیق گرانبها می کند و با این دورخیز بیش از دو دهه ای برای تحقیق در مورد منطق این کتاب، چنین شاهکاری خلق می شود که در عصر غوغای تکنولوژی و زیر و رو شدن سبک زندگی، همچنان سرآمد است و در فهرست پرفروش ترین های این حوزه در رتبه ی اول می درخشد و به نظر می رسد این درخشش بالامرتبه همچنان از پس سال های متمادی ادامه داشته باشد.
اما جنبه ی دومی که سال انتشار این کتاب را متمایز می کند، شرایطی است که در جهان آن سال ها وجود داشته است. این کتاب دو سال قبل از شروع جنگ جهانی دوم منتشر شده است. دورانی که بشر نتیجه ی پناه بردن خود به ایسم های مختلف را به چشم دید و هزینه ای بی رحمانه را در قالب ده ها میلیون کشته پرداخت کرد.
در روزگاری که این کتاب منتشر شد؛ ایسم های مختلف اعم از مارکسیسم، فاشیسم، کاپیتالیسم، نازیسم و … مدعی بهروزی بشر در صورت پناه بردن به مکتب هایی بودند که عرضه می شد. «بیندیشید و ثروتمند شوید» اما رویکرد دیگری را پیشنهاد می کند.
بنیان فکری کتاب از انسان شروع می شود و او را سرمنشا هر نوع تحول اجتماع می بیند. می گوید خودت و ذهنیتت را اصلاح کن تا دنیای پیرامونت چنان شود که بهترین وضعیت برای خودت و همنوعانت باشد. کتابی امیدبخش و پر از تجربیات موفق آدمهایی که وقتی واقعا اراده و تلاش کرده اند، چیزی را تغییر دادند و به نتیجه رسیدند. این کتاب شما را از قدرت بینهایت ذهن خود آگاه میکند و ناخودآگاه ذهنتان را وادار به کار میکند تا موفقیت را جلوی چشمانتان بیاورد.
یادتان باشد در این جا با حقایق سر و کار داریم، نه با خیالات و افسانه ها. هدف کتاب انتقال یک حقیقت بزرگ جهانی است که به وسیله ی آن تمام کسانی که آماده هستند، می توانند یاد بگیرند، نه ان که فقط چه کاری انجام دهند، بلکه چگونه انجامش دهند! بع اضافه ی دریافت کردن انگیزش های لازم برای شروع…
گزیده ای از کتاب
هشتمین گام به سوی کسب ثروت
پشتکار، عامل مهمی در روند تبدیل اشتیاق به معادل پولی آن است. اساس پشتگار، اراده است. اراده و اشتیاق وقتی به درستی ترکیب شوند، یک جفت غیرقابل مقاومت به وجود می آورند. مردم فکر می کنند افرادی که ثروت های زیاد کسب می کنند، معمولا خونسرد و بعضی وقت ها بی رحم هستند. اغلب در موردشان سوء تفاهم پیش می آید. آن ها اراده ای دارند که با پشتکار ترکیبش می کنند و آن را در پس اشتیاق شان قرار می دهند تا حتما به اهداف شان برسند.
عموما به اشتباه فکر می کردند هنری فورد، بی رحم و خونسرد است. این سوء برداشت به خاطر عادت پشتکار فورد در برنامه هایش بود.
اغلب مردم آماده اند اهداف و برنامه های شان را کنار بگذارند و با دیدن اولین نشانه های مخالفت و بدشانسی، تسلیم شوند. تعداد کمی با وجود مخالفت ها به راه شان ادامه می دهند تا به هدف شان برسند. این تعداد کم، امثال فورد، کارنگی، راکفلر و ادیسون هستند.
شاید کلمه «پشتکار» هیچ معنای قهرمانانه ای نداشته باشد، ولی وجود این ویژگی در شخصیت انسان مثل خاصیت کربن در فولاد است. به طور کلی، برای کسب ثروت باید سیزده اصل این فلسفه را دنبال کرد. افرادی که در پی کسب ثروت هستند، باید این اصول را درک کنند و بعد، آن را همراه با پشتکار به کار ببندند.
اگر قصدتان از دنبال کردن این کتاب به کار بستن دانش آن است. اول ببینید پشتکار و ثبات قدم تان موقع دنبال کردن شش مرحله ای که در فصل دو توضیح دادیم، چگونه است. اگر جزو دو نفر از صد نفری نباشید که هدفی قطعی دارند که به سویش گام برمی دارند و برنامه ای قطعی دارند برای دست پیدا کردن به آن دارند، شاید این دستورالعمل ها را بخوانید، بعد، روال عادی روزانه تان را دنبال کنید و هیچ وقت این دستورالعمل ها را به اجرا نرسانید…